طایفه تالیشاهی

وبگاه آل تالیش وبستگان با اولویت مهندس سعیداعظامی .تهلیون

طایفه تالیشاهی

وبگاه آل تالیش وبستگان با اولویت مهندس سعیداعظامی .تهلیون

طایفه تالیشاهی

ازماست که برماست

پیام های کوتاه
  • ۱۵ مرداد ۹۵ , ۰۹:۵۱
    فنا
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۵/۰۳/۰۳
    حس
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۲ تیر ۹۵، ۱۰:۵۳ - جمال دلینو
    جالب
نویسندگان

۱۷۰ مطلب توسط «سعید اعظامی نسب» ثبت شده است

حسرت

دریغاتابه کی حسرت دنیاخوریم

تابه کی سینی خالی رابرخوریم

کی میشودبااصراف سفرهاصرف شود

زیرچشمی ازته کاسه لیزلزخوریم

دریغاتابه کی جای انگشت اشاره

کبی شودازمزه نوک اشاره جرخوریم

دریغاحسرت دنیاراباطعم قهوه
درجام شراب چند پیکی تلخ برخوریم

ساقیاتابه کی به سلامتی این وآن
بریزامشب رااندوه دیگران سرکشیم

ازاین شب نشینی ومی وجام مستم
کاش میشددنیارا باحسرت هرهرخوریم

چشم خیس

چشم خیس

دیدی به خداحافظیت باران بارید

بخداپشت سرت دیدگانم شورید

ازرخت توبرتن کی میشودبویید

به آن نشانی دادی ساقه خشکی رویید

وای به خداحافظیت قسم اشکی ریزید

ازآغازتودگرهمه پایانهاکامل گرید

رخت سیاه براندام ماه زاندوه پوشید

بعدتوهیچ کس خط پایانی ندید

دیدی به خداحافظیت اشکی چکید

دوان دوان چشمانت درپی من جهید

ازنشان تو آن ساقه سبز بازخمید

برگ برگش همه زپای بادفرارمید

به خداحافظیت مرااشکی یخید

دیدگانم درفراقت آه پوسته درید

آن جام پرازآّب چراخشکید؟

پشت سرمن چراآبی نباشید؟

خدایابیامرزآنکه آب حسرت چشید

وبه آن دیدگانی که وداع مرافهمید

بخشکان اشکی که ازنقطه ذوب جوشید

فولادش دیدگان توبودکه اززنگ پوسید

سعیداعظامی



گلاب

"سعیداعظامی"

افکارم ازیاس،نرگس،شقایق،لبریزشده

همین جاتقدیم تان باداین گل رز

گفتنی است دگرملاقات تحریم شده

خبرازیاسمن،یاس،شقایق کو،

دوستی نرگس زشقایق کو

گل همان دم پژمرده شدوگفت

جای خالی طاقچه دیوارتان یادباد

شوریده درخانه،بوی نرگس یادباد

مزین کن خانه رامهمان ازباغ رزاست

خوش بادمراکه خانه ام پاقدم یاسمن است

یادباد.....دسته گل تقدیمی .......یادباد

یادتان باد.گل باشید........گل بخواهید

گل بچینید..گل بخندید

ازمن بپذیرید...این همه شادی تقدیمتان باد

اعتراض

بازی تمام قهرمان 

توپ راروی زمین بگذار.برو

اعتراض هابیجاست

پنجه هارابگذار...حقارت کن

اینجاکارت قرمزرایج است

بازی تمام قهرمان

دهنت قفل وپرتاب کن

شوت نزن زمین کج است

پاس هایت چرااشتباه ست

تعویضی درراه است

فقط شماره هادرتابلو

جای یک دیگرمی روند

حمله حمله.سوت پابان است

بازی تمان قهرمان

بی دفاعیم ما.این دقایق را

نتبجه راسودمانیست

دقایق اخره انقلاب کنید 

خط مقدم شله شلیک شود

 حمله شده پشت خاک ریز

چرااستتارین...بی غیرتا

وقت اضافه هم هست 

خط افسایدخالی ازمهاجم

مابازنده ایم .ماچمن ندیده ایم

خسته نباشی قهرمان

زنده باشی دلاور

        """س.اعظامی"""

گل زارم

گل زارم های گل زارم

مودرمونده بی مزارم

کلپهسه پهلیلم،خون سه من تیلم

شیون وزاری وتلخاری های گل زارم

پنجیلم خشک وابین زونیلم دولا

افتامه سرجا ای خواکی کنم جاوجا

تودونی رنج موبی ثمربی

همه زحمتل عمرم همش ناسزابی

گل زارم چپسمه مث نون تاوه

او وم بیه تاجون سرلومه

خشک ترم مکن خوم بی ثمرم

بیوراسم بکن دسته بنه زرکمرم

خوم دکل، یارم تکل، ای گل زارم 

گل زارم.موبندیرخنده لوترتم

بندیربوسه سرگرلوترتم

گروته غری پیش تیلم 

تووری و پاکره ،خون مکن من تیلم

گل زارم موایروم.د خت دونی

خوایا دموندم سی گل زارم 

سیل ریم بکن انگارگاری ملاتم 

انگارکتری سه لوککاتم

اصلامو ری دیارنیاروم 

ایشاوم بییتون ای گل زارم 

وم مخندیت موخوم خنده گل زارم

 خوافظ ازبس خون کردی من جگرم

د نیایوم ای طرفل همه ملک دلم زم واسمت

تووت نیایه صحاب حونه بی فقط کرایه ای

تقدیم به لر زبانان متعصب 

       """"س.اعظامی"""""

یاداشت

دفتری برداربنویس 

خاطراتت را

تاریخ فراموش نمیکند

مردمانی دل شکسته بودیم

اثبات تورااین دفتراست

خسته ام.مچ دستم رابگیر

نبضم تندتندتورامیخواهد

خسته ام .تب کرده ام باخاطرات

بنشین چای دم کرده ای تازه

نوش جانت خستگی زتن کن

دستهایت چراگره خورده اند 

خسته ای .اره خسته ام 

خسته توخسته خیانت میدانی

بازارخستگیام یاداشت میخواد

توخودکارداری.برگ سفیدی هم 

مچ دستم رابببن،دست تورامبخواهد 

منحرف نشو.خسته ام.

دستم رابگیروبلندم کن

بیادفتری برداربنویس 

خسته ام
خسته ام

       """""س.اعظامی""""

اخا

داغونم به همین پیغام قسم،

افسرده ام نکن،بذارعمری دیوانه باشم،

این یعنی ازمایش مدارات فکری

....اعصاب،خواب،افکار....

             """س.اعظامی"""

وفاداری

وفاداری 

روزت رابااون شبت رابامن 

مانده به صبح دوقدم تامن

پایان سحرشدگام دوم تامن

فصل اخرروزپایان درس مابود

هرصبح اغازمهردرس مابود

رنگ اول نوبت من شعروفاداری بود

بعدمن زنگ تفریح عهدوفاداری بااوبود

زنگ دوم نوبت اومیان شعرهایش حرف من بود

ته کلاس اخرشعرهاش بی خبرازمن بود

زاخراستادهمی گفت یک وجب مانده به پایان

گفت روزمرگ من بیاچون اخرین فصل،جان ماست

"سعیداعظامی"

پوزش

سلام،،،

من یک جوان لرم،،،،، 

نه جدی نه عشیره ایم

نه امامزاده ای،نه زرتشتیم،

نه فارس،نه عربم، 

بدانیدپادشاه جهانم، 

سلطنت بردوش ماست،

ما...1.2.3نداریم

همه اصیل ابن کورشیم

مسیح ویهودغلامان

 لخت وعریان بدنن

توبگوجهان درتسخیرکی بود

توبگومرزایران تاکجاهابود

اسدالله.سلامت میکنم

بازبیادلم برای سربازانی 

چواریوبرزن لک زده

بیادخت کورش،کوپدرت

کوتاج پادشاهی لری را

صدابزن بنام اهورامزدا 

بگیروبگذارتاج لرکی را

قسم بجان علیمردان خان

بجان سردارمریم خان

بویراحمد نمی میرد.نمیمیرد.

      """ سعید،اعظامی"""

غرور

نمیگردکسی سراغم را

گم شدم،، یاکه میگرم خودم را

مدتی ست خمارخویش شده ام

خودباخته،،یاکه خودخواه شده ام

کسی نمیگرد سراغم را

به خیالم که ارزان شده ام

یاکه حالم راخوب می پندارند

مطبی خواهم رفت 

میدانم که مغرورم 

اه مریض شماهمین است

کافیه،،،،،

داندان هایت راگازبگیر

لیکن مراتلقین کن

دیدی دندان خودراخودیست

دیگران راکس دیگریست 

سراغان راارزان دیده ای

تنهاخودت راباکسی دیده ای

این جمله راخوب خوانده ای 

کسی نمیگردسراغت را

کسی نمیپرسداحوالت را

        """""س.اعظامی"""""