عودت
- شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۲۸ ب.ظ
مرادعوت کن
به یک پیک می
به یک کوه فواره
باخاطری مست وبی تاب
درونم اتشفشانی گداخته
مرامنهدم کن
دراین دعوتها ونفهمیدنها
منفجرم توشعله ای روشن کن
تاازاین مستی بترکم
فوران کنم
درمیان آتش کوه راتهدیدکنم
دراین نفهمیدنهاباز مست کنم
ازکوه.آتش.شعله.همه رادعوت کنم
به کوه میروم،درعین خیال سایه ام هم مست
نمیدانم کجاخواهم رفت بعدازاین مستی
به دریا.دره.سنگ.مرگ.
نمیدانم چه خواهم گذشت،بعدازاین مستی
کابوس.خیال.درد.
نمیدانم چه خواهم شد،بعدازاین مستی
دیوانه.ساقی.مرد.یانامرد
آنهاکه گفتند،مست باش وخر
غلط کردندکه خررابه مستی زدند
مگرخرخریت میکند
می صبوحی به کام مستی کشد
همون ارار کردن خر ازخوردن کاه ست
من تریددارم ،الکلی معجون داشت
بازمیگویم .
من خرم رازمستی بکار میکشم
من به قفل وزنجیر ودهانش را لوبندمیکنم
گفتم من خریت میکنم
بااین همه خریت باز خرم رادعوت میکنم
سعیداعظامی
به یک پیک می
به یک کوه فواره
باخاطری مست وبی تاب
درونم اتشفشانی گداخته
مرامنهدم کن
دراین دعوتها ونفهمیدنها
منفجرم توشعله ای روشن کن
تاازاین مستی بترکم
فوران کنم
درمیان آتش کوه راتهدیدکنم
دراین نفهمیدنهاباز مست کنم
ازکوه.آتش.شعله.همه رادعوت کنم
به کوه میروم،درعین خیال سایه ام هم مست
نمیدانم کجاخواهم رفت بعدازاین مستی
به دریا.دره.سنگ.مرگ.
نمیدانم چه خواهم گذشت،بعدازاین مستی
کابوس.خیال.درد.
نمیدانم چه خواهم شد،بعدازاین مستی
دیوانه.ساقی.مرد.یانامرد
آنهاکه گفتند،مست باش وخر
غلط کردندکه خررابه مستی زدند
مگرخرخریت میکند
می صبوحی به کام مستی کشد
همون ارار کردن خر ازخوردن کاه ست
من تریددارم ،الکلی معجون داشت
بازمیگویم .
من خرم رازمستی بکار میکشم
من به قفل وزنجیر ودهانش را لوبندمیکنم
گفتم من خریت میکنم
بااین همه خریت باز خرم رادعوت میکنم
سعیداعظامی
- ۹۵/۰۷/۱۷
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.