کاسبی
- شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۲۷ ب.ظ
درغباری ازامواج دود
یک نفردوره گردی دوردور
جیرجیرکالسکه ها بی زواروپرنمید
یک نفرارابه به دست کورنهیف
دادمیزدآدم کهنه میخرم
کبد.کلیه.قلب مرده میدهم
مادربزرگم درحیاط خونه
اشک ریزان درجوابش
پیرفرتوت واندام خفته چرا؟
دادمیزدفکرکهنه ،چارقدتاخورده
عصای جامانده میخرم
مادربزرگم گفت صندوقم
ازدرونش جفت دندان مصنوعی
ازدرون کیسه ای،تسبیح چوبی
دوره گرددردهان وبرگردن انداخت
باجانمازی به سجودرفت
درقنوتش میگفت
آدم کهنه میخرم
کفش کهنه،دندان مصنوعی میخرم
کبد،کلیه.قلب هدیه میدهم
گفتمش اخلاق چطور.داری یامیخری
گفت تعمیرمیکنم.اخلاق راکاسبم
جنس بنجل درحدنرمال میخرم
درشرف ازدواج گیج وسردرگم بودم
پریدم بیرون گفتم آقا.!
جهیزیه عروس هم میخری
نوعروس وتازه داماد هم میخری
بی خونه شغل ومال باشد.میخری
نیش خندی زدوگفت
مادرت رامادربزرگت را
ازطرز فکرت من دگرآدم کور.
فلج.نابینا.مرده را
نه عصانه تسبیخ نه مسجدمیروم
نه چارقدنه جانمازی نه دندان میخرم
فقط جهازخانمی راباکاسبی میخرم
سعیداعظامی
یک نفردوره گردی دوردور
جیرجیرکالسکه ها بی زواروپرنمید
یک نفرارابه به دست کورنهیف
دادمیزدآدم کهنه میخرم
کبد.کلیه.قلب مرده میدهم
مادربزرگم درحیاط خونه
اشک ریزان درجوابش
پیرفرتوت واندام خفته چرا؟
دادمیزدفکرکهنه ،چارقدتاخورده
عصای جامانده میخرم
مادربزرگم گفت صندوقم
ازدرونش جفت دندان مصنوعی
ازدرون کیسه ای،تسبیح چوبی
دوره گرددردهان وبرگردن انداخت
باجانمازی به سجودرفت
درقنوتش میگفت
آدم کهنه میخرم
کفش کهنه،دندان مصنوعی میخرم
کبد،کلیه.قلب هدیه میدهم
گفتمش اخلاق چطور.داری یامیخری
گفت تعمیرمیکنم.اخلاق راکاسبم
جنس بنجل درحدنرمال میخرم
درشرف ازدواج گیج وسردرگم بودم
پریدم بیرون گفتم آقا.!
جهیزیه عروس هم میخری
نوعروس وتازه داماد هم میخری
بی خونه شغل ومال باشد.میخری
نیش خندی زدوگفت
مادرت رامادربزرگت را
ازطرز فکرت من دگرآدم کور.
فلج.نابینا.مرده را
نه عصانه تسبیخ نه مسجدمیروم
نه چارقدنه جانمازی نه دندان میخرم
فقط جهازخانمی راباکاسبی میخرم
سعیداعظامی
- ۹۵/۰۷/۱۷
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.